حـُــســیـــن‌یــــوزبـــاشــی؛H o s s e i n Y o u z b a s h i

منتخبی از آثار هنری و . . . & Some of Artworks

منتخبی از آثار هنری و . . . & Some of Artworks

حـُــســیـــن‌یــــوزبـــاشــی؛H o s s e i n Y o u z b a s h i

کمال بشر در هنرمندی اوست و هنر وقتی هست که دیگران آن را ادراک می کنند و از این رو،ادراک هنر مرتبه ای از کمال است. . .

بایگانی

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

  گفتگو با علی اصغر یوزباشی

مشاهده نگینی در میان بوستانی از درختان تنومند آنهم در کنار ساختمان­ها و بناهای امروزی می­تواند پای هر رهگذری را سست کند گوئی از تاریخ گذشته طرحی در پیش چشم داریم. سالهاست هنرمندی بی ادعا در سکوت به پشتوانه عشقش آثار ارزشمندی را خلق می­کند او متواضعانه خودش را هنرمند نمی­داند ولی مشاهده کارهایش همگان را بر آن می­دارد که او را یک هنرمند قلمداد کنند.

علی اصغر یوزباشی با دستان توانمند و هنرمندش روایتگر عشق به خدا، اهل بیت و شهدا برای آیندگان است. به گفته خودش تحصیلات آکادمیک ندارد و آثارش را به صورت تجربی خلق کرده است. او در سال 55 از رشته فنی ماشین ابزار فارغ التحصیل شد. در سال 60 در راستای اهداف انقلاب وارد حوزه هنری شد و تا سال 72 مسئول کتابخانه حوزه هنری بود. درسال 72 به دلیل تغییر سیستم کتابخانه به بخش تجسمی وارد شد و مسئول اجرائی کارگاه مجسمه سازی شد. چند سالی به عنوان مسئول در آنجا مشغول بود اما چون درون مایه و ذوق هنری داشت طی مرور زمان به مجسمه سازی علاقمند شد. استاد از سالهای 75 و 76 در زمینه مجسمه سازی شروع به فعالیت کرد که کارهایش بیشتر تجربی بود او اگرچه در این زمینه آموزشی ندیده بود اما با کار  در کنار دوستانش و به طور تجربی این فن را آموخت. از جمله کارهایش می­توان به مجسمه خوارزمی در دانشگاه امیرکبیر و مجسمه سعدی در جزیره کیش اشاره کرد. همچنین استاد مجسمه ابن سینا را نیز به تنهائی اجرا و طراحی کرده است. یکی دیگر از کارهای استاد: . . . بهتر است از اینجای ماجرا به بعد را از زبان خودش بشنویم:

- این روزها حضور شما در صحنه هنری حوزه هنری و سطح کلان کم رنگ شده است؟

حضور پررنگ ما در این عرصه به زمانی برمی­گردد که در این فضای پررنگ و برق هنری نبودیم. به زمانی برمی­گردد که در جلوی درب کتابخانه حوزه هنری سنگر به پا می­کردیم. آن زمان جناب آقای عالی مسئول واحد تجسمی بودند که به دعوت ایشان بنده به عنوان مدیر بخش مجمسه سازی واحد تجسمی حوزه هنری مشغول به فعالیت شدم. البته از ابتدا در این مسیر به طور علمی سررشته­ای نداشتم و بیشتر مشغول تجربه اندوزی بودیم که کم کم سعی کردم تجربیاتم را در مرحله عملی به صورت کاملاً حرفه­ای اجرا کنم.

- مهمترین آثاری که خلق کردید؟

آلبوم­های گسترده­ای در این میان وجود دارد که می­توانید ملاحظه کنید اما در ماه مبارک رمضان بود که یک ماکت مومی برای موزه امام علی (ع) اجرا کردیم که پس از اینکه اجرا تمام شد به ما خبر دادند که در این موزه مجسمه­های حجمی وجود ندارد و باید اثر دیگری خلق کنیم این اثر ماند تا زمانی که صدام سقوط کرد که پس از آن توسط برادران سپاهی ما در نجف اشرف برنامه­ای در این زمینه برگزار کردند که اثر به نجف ارسال شد و به نوعی در همان سرزمین نیز ماندگار و ثابت مانده است.

- خبری هم از شرکت در جشنواره­ها و فستیوال­های مختلف هم که نیست؟

کلاً علاقه­ای به شرکت در این مراسم ندارم بیشتر سعی می­کنم برای احساس درونی و دل خودم کار کنم همین مجسمه حریم که در حوزه هنری نصب شده است مواد اولیه آنرا از ضایعات حیاط حوزه هنری جمع آوری کردیم و با عشق و احساسی که به این اثر داشتم اجرای این مجسمه را به دست گرفتم و نتیجه هم امروز کاملاً قابل روئت است. البته این مجسمه برای افتتاح یکی از بخش­های سینمائی بدست جناب مومنی اجرا شد که عکسی هم از آن دوران به عنوان سند دوستی­مان با جناب مومنی داریم که در آرشیو موجود است.

- با کار کردن سفارشی مخالفتی ندارید؟

اگر کار کردن در مسیر هنری هنرمند باشد مشکلی وجود ندارد. یادم می­آید زمانی که قیصر امین­پور فوت کرد بنده تا چهلم ایشان مجسمه­ای از او کار کردم که این کار کاملاً دلی بود اصلاً بحث سفارشی در این میان نبود. در این مسیر حتی جناب مومنی که رئیس حوزه بودند کوچکترین کمکی نکردند. اما شهرداری منطقه شش به خواست خودش این اثر را خریداری کرد و در پارک ملت نصب کرد. خوب حوزه هنری که داعیه دار حمایت از هنرمند متعهد است کجا بود. آیا این وظیفه شهرداری تهران است که از هنرمندان متعهد حوزه هنری حمایت بکند.

- با این رویکرد بهتر نبود ترک حوزه هنری می­کردید و مانند بسیاری دیگر از  هنرمندان به صورت مستقل به خلق اثر می­پرداختید؟

اینکه ما در حوزه بمانیم یک تکلیف است برای چه باید از حوزه هنری برویم اینجا مأمن ما است. آیا حقوق 500 هزار تومانی حوزه هنری در این وادی هرکی به هرچی دردی از هنرمند دوا می­کند. آیا این ماندن برای هنرمندان منفعتی خاص به همراه دارد؟ مشکل از جائی شروع شد که هنرمندان مجسمه ساز با حضرت آقا دیدار کردند و نظریاتشان را به گوش ایشان رساندند ایشان هم تکلیف کردند که ما بمانیم و حوزه هنری را خالی نکنیم و امروز شاهد این هستیم که همین ماندن در حوزه هنری برای بسیاری از این مدیران سنگین است.

- مگر رویکرد سیاست حوزه هنری چیزی مغایر با اهداف فرهنگی و هنری نظام است؟

شاید در این مسیر همسو باشند اما از حرف زدن تا بنای عمل را گذاشتن دنیائی فاصله است. هرکسی می­تواند ادعای مسلمانی کند اما آیا همه­ی ما مسلمان حقیقی هستیم اگر پول و امکانات را در سر راهت مشاهده کردی و از آن گذشتی می­توانی مدعی هنرمند متعهد بکنی. امروز می­بینیم افرادی که تا دیروز تنها یک هنرمند ساده بودند امروز با بدست آوردن جایگاه­های مدیریتی رنگ و لباس و شخصیت و حتی نحوه سلام و احوال پرسی کردن این افراد تغییر می­کند امام این مباحث را به ما یاد نداد ایشان معتقد به پرهیز از نفس بودند.

- سفارشی کار کردن را یک معضل دیدید؟

اگر خاطرتان باشد برای مراسم 9 دی حوزه هنری طی یک فراخوان از هنرمندان عرصه­های مختلف دعوت کرد برای این مراسم خلق اثر کنند خوب کدامیک از هنرمندان به اصطلاح متعهد حوزه هنری برای این حرکت که منشأ خوبی برای بیداری اسلامی در طول تاریخ محسوب می­شود اثری خلق کرد؟ خوب اسم این هنرمندان را می­توان متعهد گذاشت؟ هنرمند متعهد را برای چه کسی و چه زمانی می­خواهید؟ آیا همه چیز تنها به حرف زدن است؟ چرا کارها باید برای ریا باشد چرا مسیر نگاه­ها به سمت نگاه آماری حرکت داده می­شود که این نوع نگاه بسیار ضرر دارد. امام همیشه می­گفتند بسیج تنها نباید اسلحه بدست بگیرد باید در عرصه­های دیگر هم شور و اشتیاق و حرکت وجودی­اش را نشان دهد که مقولاتی مثل 9 دی از بهترین زمینه­ها است.

- ما شاهد این هستیم که برخی دیگر از  هنرمندان از همکاران شما دارای امکانات لازم هستند و حتی مجسمه­های قوی از شهدا و مفاهیم دینی و مذهبی و اعتقادی در سراسر ایران اجرا و نصب کرده­اند.

ببینید متعهد بودن یک تعریف خاص دارد. به یاد دارم در یک سمپوزیوم شهدا در پارک ولایت هنرمندی می­گفت ببینید کار به کجا رسیده و ما را چقدر گشنه نگاه داشتند که باید از این نوع کارها انجام دهیم!! خوب این حرف در مراسمی گفته شد که برای شهدا برگزار شده بود. خب این نشان می­دهد که پشت این حضور هیچ اعتقادی وجود ندارد و هنرمند تنها برای امرار معاش این مقوله را پذیرفته است. چون این یک اثر سفارشی است و باید انجام بگیرد پس این اثر بدون ذره­ای اعتقاد خلق می­شود و قرار است برای آیندگان هم جاودانه بماند. خود من کارهائی مثل قیصر امین پور یا سید حسن حسینی و یا بسیاری از مجسمه­های دیگری را داشته­ام که کاملاً دلی کار شده است و هیچ کدام از هزینه­های ساخت یا خرید آنها را حوزه هنری نداده است.  

- با توجه به وجود یک نوع تفکر خاص کاسبکارانه در بعد هنر مجسمه سازی در قبل و بعد انقلاب رشد این بعد هنری را در نزد هنرمندان امروز چگونه می­بینید؟

متأسفانه امروز کمتر کسی برای دلش کار می­کند. اهالی فن این هنر را خالی گذاشته­اند و هجرت کرده­اند. بنده به همه این موضوع را گفته­ام و تأکید کرده­ام که اگر انقلاب نمی­شد آیا هنرمندان ما اینقدر دیده می­شدند؟ آیا هنرهای ما به خصوص مجسمه سازی دیده می­شد که استادی بتواند به رتبه استادی برسد و در دانشگاه­های هنر ما تدریس بکند؟ به نظرم بزرگان ما هرچه دارند از انقلاب است. که البته تاریخ نشان داده است که هنرمندان ما کمتر قدر این موهبت را می­دانند که نتیجه آنرا هم می­توان در جریان 9 دی مشاهده کرد. معتقدم بنده و هستند هنرمندانی که اگر دنیا به یک طرف حرکت کند بنده همچنان بر اصول و مبانی ولایت مدارانه خود خواهم ایستاد چرا که این تفکر و پشتوانه هنری بنده بوده است. برخلاف خیلی­ها که قافیه را باختند.

- پس معتقدید انقلاب اسلامی بر روی هنر مجسمه سازی ما به شدت اثرگذار بوده است؟

شدیداً بر این باور هستم که این انقلاب بزرگترین تأثیرات را داشته است. به یاد دارم در مقوله نمایشگاهی با عنوان کشتارهای بوسنی برپا شد که دوستی در آن مکان می­گفت خدا کند که از این اتفاقات باز هم تکرار شود تا ما به پولی برسیم.!! این نشان می­دهد که هنرمندان ما خواستار اتفاقات و فجایع انسانی هستند تا بتوانند از این مسیر با گرفتن سفارشات مختلف برای خود درآمدزائی می­کنند. یعنی مباحثی مثل بیداری اسلامی. همین جناب حمید شریفی برای بحث بیداری اسلامی ده­ها پوستر خاص تهیه و اجرا کردند و از مسئولین حوزه هنری خواستند که با برگزاری نمایشگاهی رایگان این نظرات و نگاه­ها را به دیده­ی مخاطبان برسانند که ایشان مخالفت کردند. آیا این را می­توان فعالیت هنری متعهد نامید؟

- عده­ای از همین هنرمندان مورد نقد شما در دانشگاه­های هنری مشغول به تدریس هستند این نوع نگاه به هنر در دید هنرجویان چه بازتابی خواهد داشت؟

البته دانشجو هم مانند هر انسانی دیگر قوه اختیار دارد اگر بخواهیم بگوییم که دانشجو همه­ی حرف­های استاد را باید بدون قید بپذیرد و این گفته یک توجیه و گفتار غلط است دانشجو هم باید برای خودش فیلتر داشته باشد.

- به هر حال به نظر می­رسد تفکر این افراد از تفکرات شما جذاب­تر باشد؟

بله تفکر شیطان هم نسبت به مسیر خدا راحت­تر است مسیر خداوند سختی­های خودش را دارد.

- سعی نکردید تفکراتتان را لطیف­تر و جذاب­تر کنید؟

چرا فکر می­کنید ما افرادی صفر و یکی هستیم. ما هم به خدا می­فهمیم. نگاه کنید استاد حمید شریفی در دانشگاه­های ما تدریس می­کند اما بار روانی فضاهای دانشگاهی و نوع دانشجویان و این درهم ریختگی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی چقدر می­تواند برای اثرگذاری اعتقادات استادی چون شریفی بر ذهن و فکر هنرجویان ایجاد انگیزه و فضا کند. در فضائی که میان هنرمندان فرق گذاشته می­شود و اگر کسی از اسم فرد خاصی خوشش نیاید دایره هنرمندی وی منقطع خواهد شد. چه توقعی هست؟

- پس معتقدید که هنر مجسمه سازی بعد از انقلاب رشد چشم گیری داشته است؟

بله این نکته را می­توان به وضوح در میادین، پارک­­ها و سراسر شهرستان­های کشورمان مشاهده کرد. ما قبل از انقلاب شاهد این فراگیری نبودیم.

- البته به نظر می­رسد این تفکر خاص مقولات مذهبی به بحث مجسمه در اسلام به نوعی باعث یک سری موانعی بر سر راه رشد این رشته گذاشته باشد؟

اگر این مسیر به نوعی جهت دار و دارای موانع بسیار است برگرفته از این تفکرات نیست چرا که باید به دنبال چیز دیگری بود که یکی از این موارد مدیریت غلط هنری و اجرائی است که هرکس براساس دستورالعمل خودش مسیری را می­پیماید.

- شما چگونه می­بینید؟

من به این عرصه آرمانی نگاه می­کنم. یعنی این جنبه از نگاه هنری­مان را از امام خمینی (ره) وام گرفته­ایم. ایشان در مانیفست هنری­شان اشاره­ای به کاربردهای هنر دارند که اصلاً هنر برای چیست و کارآئی آن چگونه است. اینکه هنر صرف برای هنر باشد یک نگاه غلط است چرا که هرکسی می­بایست حرفش را برای خودش بزند.

- ما طی شش ماهه دوم سال 1390 شاهد برگزاری جشنواره­های زیادی در عرصه هنری و تجسمی بوده­ایم که به نوعی به گفته مسئولین گل سر سبد آنها جشنواره هنری ایران 1404 بود. می­خواستم بدانم که . . .

کدام گل سر سبد. این گل پرپر هم نبود. این افراد با برگزاری این جشنواره به چه موفقیتی دست پیدا کردند. اصلاً این جشنواره بیانگر چه هدفی بود؟ این جشنواره هیچ ربطی به سند چشم انداز نداشت.

- به هر حال یک جشنواره جهت دار بود؟

جهت جشنواره به کدام سمت بود. به سمت هزینه کردن بیت المال برای رسیدن به هیچ؟ به نظرم اصلاً هنرمندان خودشان هم نمی­دانستند که در این جشنواره باید چه نوع کاری ارائه کنند. مثلاً اگر گفته شد که برای بیداری اسلامی اثر خلق کنید آیا کشیدن یک درخت شامل این خلق اثر هنری در رابطه با بیداری اسلامی می­شود؟ کار باید به گونه­ای باشد که مطلب را برساند. در کدامیک از مجسمه­های خلق شده این چشم انداز دیده شده بود.

- اکثر آثار هنری به خصوص در عرصه هنر مجسمه سازی کاملاً سفارشی بوده است.

خوب این موضوع که بدتر شد. نگاه کنید در بحث جشنواره­ها تا به حال که اینگونه بوده است که سفره­ای پهن می­شود و هزینه­ای باید صرف شود بدون اینکه هدف کاملاً شناسائی و اجرا شود. به یاد دارم در زمان جناب آقای زم گروهی قصد داشتند جشنواره­ای با موضوعیت جوان برگزار کنند. استادی در این میان معتقد بود باید کاری کرد که پول بیشتر به این سمت حرکت کند!! این نشان می­دهد که اثر ماندگار و مؤثر بر ذهن جوانان که جشنواره هم برای این افراد در نظر گرفته شده است معنی خاصی ندارد اصل مطلب بازگشت سرمایه به صورت چند برابر آن است. خوب این جشنواره برگزار می­شود چه چیزی عاید مخاطب و جوانان خواهد شد. دانشجوی سردرگم امروزی چه چیزی از آن متوجه خواهد شد. باز هم به یاد دارم در بحث سفارشی کار کردن در یک جشنواره­ای دوستان قصد سفارش دادن آثار را داشتند وقتی ما متوجه شدیم که اسامی برخی از هنرمندان در این سفارشات وجود ندارد از قبول سفارش باز زدیم. چرا که معتقدیم چرا باید در مقولات هنری تا این اندازه تبعیض قائل شوند. چرا باید اگر مدیری از شخصی خوشش نمی­آید هنرمند نزد مدیر هنرش را از دست بدهد آیا برقراری عدالت به این معنی است؟ ده­ها جشنواره می­توان برای این نوع برخوردها به عنوان سند نام برد که همین جشنواره 1404 یا جشنواره عاشورائی از نمونه­های بارز آن هستند.

- بحث سفارش اثر به هنرمندان چینی هم که بازار گرمی دارد؟  

در آن بخش هم بحث پول و دلالی غوغا می­کند سفری به استان همدان داشتیم که متوجه شدیم رئیس مرکز موزه شهدای استان همدان افتخار می­کند که نقاشی شهدای ما توسط گروهی از بهترین هنرمندان کره­ای در حال انجام است. آثاری که قرار است جاودانه شوند در موزه نگهداری و نسل­های بعدی از این آثار شناخت و بینش بگیرند. از طرفی آیا این هنرمندان در سنگرهای ما بوده­اند؟ آیا صدای خمپاره را از نزدیک گوش دادند؟ چه نوع تجربه­ای در این زمینه دارند؟

- برخی از مدیران دلیل این حرکت را خلأ هنرمندان توانمند و بالا بودن هزینه و دستمزد هنرمندان عنوان می­کنند؟

اصلاً اینگونه نیست بهترین هنرمندان با سطح پایین­ترین دستمزدها در انتظار سفارش کار بسیاری از مدیران هستند همکاران بنده هنوز از غم معیشت در سطح اجتماع دچار سرخوردگی شده­اند آنوقت این هنرمندان چینی و کره­ای هستند که در این میان جیب­هایشان را پر می­کنند که البته اگر در این میان بحث دلالی را فاکتور بگیریم.

- مهمترین راه کار از نظر شما چیست؟

به گفته امام بزرگترین راهکار برخورد با نفس است. اگر صادقانه از یکدیگر انتقاد کنیم و این انتقاد را بپذیریم و برای رفع آن تلاش کنیم به نظرم مشکل بسیاری از ما در این عرصه حل خواهد شد اما هنوز بعد از گذشت چند سال از مدیریت جناب مومنی هنوز نتوانستیم یک دقیقه با ایشان صحبت کنیم چرا که احساس می­کنیم ایشان بسیاری از انتقادات را برنمی­تابند. چرا که ایشان قبل از سمت مدیریت حوزه هنری فردی با روحیات خاص­تر و روشن­تری بودند.     

منبع:http://old.ido.ir/ سایت رسمی سازمان تبلیغات اسلامی